حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان
حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

اسامی برگزیدگان جایزه ادبی فانوس


 شبنم شکوهی


علی رضا ایزدی


اسماعیل زرعی


مروارید کریمی


سمیرا غلامی


آرمیتا مرادی


الهه امامی


مریم بیرنگ


زهرا کرمی


سهند درویشی


امین منصوری


حدیث رسولی


لیلا خالقی


گلزار رضوی


مرجان حصیرچی


روح الله صالحی


آریا معصومی


اردشیر رحمانی


مریم جهان‌ بین


مهدی زارع


علی محمدی


مـحــمد نـانـکـلی


مریم شمس


محبوبه حاجی رحیمی


فاطمه محمدبیگی


صفورا  ابراهیمی


فاطمه قشمی


زهرا ابراهیمی


نیما حسن بیگی


امین شیرپور


احمد داوری


خاطره محمدی

جایزه ادبی فانوس /مصاحبه/الهه امامی/

بنام خداوند بخشنده و مهربان

((جایزه ادبی فانوس))

((مصاحبه))

 

1-لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از کی شروع به داستانویسی کردید.

من الهه امامی متولد 1367 از اصفهان هستم.من علاقه ی فراوان به خواندن رمان و داستان های کوتاه دارم ولی نوشتن داستان را از یک سال پیش شروع کردم

2-از چه طریقی فراخوان جایزه ادبی فانوس  را فهمیدید –به عنوان اولین دوره تبلیغات این جایزه ادبی را در چه سطحی دیدید.

من از طریق سایت فراخوان این خبر را فهمیدم چون قبلا با استفاده از آدرس ایمیلم در خبرنامه این سایت عضو شده بودم و بعد از دریافت ایمیل حاوی این فراخوان تصمیم گرفتم در جایزه ادبی فانوس شرکت کنم-به نظر من سطح تبلیغات این جایزه ادبی خوب بود

3-اطلاع رسانی و روابط عمومی جایزه ادبی فانوس را چگونه ارزیابی میکنید.

 

اطلاع رسانی هم خیلی خوب بود .البته من بعد از دریافت ایمیل مبنی بر اینکه داستان من در این جایزه ادبی برگزیده شده است، وارد وبلاگ جایزه ادبی فانوس شدم و از بقیه اطلاعات و مطالب باخبر شدم

4-اگر خودتان بخواهید داستانتان را به عنوان یک داور برسی کنید فکر میکنید نفر چندم را به خودتان اختصاص میدهید.

به نظر من ارزش هر داستانی در داوری، در مقایسه با داستان های دیگر مشخص می شود. من متاسفانه همه ی داستان های برگزیده را نخواندم ولی فکر می کنم جز ده نفر اول خودم را می بینم. البته به نظر من داستان نفر اول یعنی خانم شیلا آریانا قابل مقایسه با داستان های دیگر نبود و به حق به عنوان اولین نفر انتخاب شده بودند و من وقتی داستان ایشون را خواندم داستان خودم را در مقایسه با این داستان ضعیف دیدم و دوست دارم بهشون تبریک بگم.

 

5-چقد کتاب میخوانید منظورم کتاب داستان و رمان ست و فکر میکنید که خواندن کتاب در نوشتن چه تاثیری میتواند داشته باشد.

من علاقه ی فراوانی به خواندن همه نوع کتابی دارم به خصوص خواندن رمان.البته همیشه خواندن رمان های خارجی را ترجیح میدهم.به همین دلیل در همه ی زمان ها حتی زمانی که فرجه ی امتحاناتم بود رمان و داستان میخواندم و فکر می کنم خواندن رمان باعث خلاقیت ذهن می شود.در رمان های مختلف، خواننده با سبک های مختلف نوشتن آشنا میشه و میتونه خودش تصمیم بگیره که چه سبکی را بیشتر دوست داره.به نظر من کسی که رمان و داستان نخونه هرگز نمیتونه داستان بنویسه

6-برایتان جایزه مهم ست یا برگزیده شدن و یا شرکت در یک جایزه ادبی داستان.

شرکت در یک جایزه ادبی برام مهمه .ولی برگزیده شدن برام مهمتره.به نظر من برگزیده شدن و یا جایزه گرفتن به آدم انگیزه بیشتری برای ادامه میده.

7-سطح رضایت خودتان را از اولین دوره جایزه ادبی فانوس بیان کنید.

به طور یقین همه ی کسانی که داستانشون در جایزه ادبی فانوس انتخاب شده،احساس رضایت می کنند منم جز همین افرادم پس منم از اولین دوره این جایزه ادبی رضایت دارم

8-فکر میکنید دوره ی بعدی جایزه ی ادبی فانوس چه زمانی باشه البته اگر درست حدس بزنید در دوره بعد جایزه ای به شما تعلق میگیرد.

من فکر می کنم دومین دوره در زمستان یعنی ماه دی 91 باشه

بعد از تمام شدن دوره اول

شهریور 91

مهر91

آبان91

آذر91

دی91

بهمن91

 

9-نظر خود را درباره داستانک-داستان کوتاه و رمان بفرمایید اینکه فکر میکنید کدام پر مخاطب ترست.

من خودم علاقه زیادی به داستانک ندارم چون داستانک بیشتر مواقع شبیه یه قطعه ادبی کوتاهه ولی هم به رمان علاقه دارم و هم به داستان کوتاه.فکر می کنم در میان عامه مردم هم رمان پرمخاطب تر باشه چون مرسوم تره.البته مزیت  داستان کوتاه اینه که وقت کمتری از خواننده میگیره و کل داستان تو چند صفحه فهمیده میشه

10-نظرتون درباره نام جایزه ادبی ما چیه به نظر شما فانوس چجور حسی رو در شما ایجاد میکنه؟

به نظر من اسم بسیار زیباییه.چون فانوس بیشتر در قدیم برای روشنایی مورد استفاده قرار می گرفته من را یاد گذشته هایی که مادربزرگم برام تعریف می کرد میندازه .یاد یه روشنایی در میان تاریکی که خیلی قشنگه و یه آرامش خاصی در وجودمان ایجاد میکنه.یه روشنایی که متحرکه و باعث میشه اون را هرجای تاریکی که دوست داری ببری و اونجا را روشن کنی

11-شما به عنوان یک نویسنده  داستان  وقتی قلم بر کاغذ میگذارید شروع میکنید به داستان نوشتن یا قبل از نوشتن تصمیم به پرداخت سوژه و طرح و آستانه و پایانه و... داستانتان میکنید.

من معمولا قبل از اینکه شروع به نوشتن کنم همه ی چیزی را که میخوام در داستان بنویسم در ذهنم می آورم البته در ابتدا سریع کل داستان را مینویسم ولی بعد از تمام شدنش باز تغییراتی در نوشته هام ایجاد می کنم ولی شخصیت اصلی داستان برام از هر بخش داستان مهمتره و روی سوژه اصلی بیشتر از همه تمرکز می کنم.

12-و به عنوان سوال آخر نظری-پیشنهادی و انتقادی اگر دارید برای بهتر برگزار شدن دوره بعدی ذکر نمایید.

به نظر من در بخش جانبی، نفر چندم شدن مشخص نشده بود اگر در این بخش هم رتبه بندی ها مشخص بشه بهتره.از همه ی شما تشکر می کنم و امیدوارم همچنان در برگزار کردن دوره های بعدی مصمم و موفق باشید.

مصاحبه ,جایزه ادبی فانوس,عفت محمد زاده

1-لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از کی شروع به داستانویسی کردید.
عفت محمد زاده هستم . خانه دار که با توجه به استفاده بهینه از وقت های اضافه به مطالعه داستان و رمان می پردازم و گاه گداری دست به قلم شده و دل تنگی های خودم را به رشته تحریر در می آورم . به صورت مستمر شاید یک سال می شود که داستان می نویسم و لی چون خودم را جدی نمی گیرم در جشنواره ها شرکت مستمر و پیگر نمی کنم. ولی داستان را که متنی از زندگی است را دوست دارم

2-از چه طریقی فراخوان جایزه ادبی فانوس را فهمیدید –به عنوان اولین دوره تبلیغات این جایزه ادبی را در چه سطحی دیدید.
اتفاقی با جشنواره داستانی فانوس آشنا شدم و مجاب شدم که کاری از کارهای قدیمی را برایتان ارسال کنم

3-اطلاع رسانی و روابط عمومی جایزه ادبی فانوس را چگونه ارزیابی میکنید.

چون اتفاقی با جشنواره آشنا شدم نمی دانم در این خصوص چه بگویم و به همین جمله بسنده می کنم که خوب است

4-اگر خودتان بخواهید داستانتان را به عنوان یک داور برسی کنید فکر میکنید نفر چندم را به خودتان اختصاص میدهید.

داستان با توجه به حجم آن دست نویسنده را باز می گذارد که در حوزه ای که می خواهد مانور کند . پس هر چه در داستان ایجاز رعایت شود هم نوشتن سخت می شود و هم تکلیف مخاطب زود روشن می شود و سهم مخاطب در داستان نیز رعایت می شود. در حال حاضر مخاطب ما فهیم است و در داستان سهمی را برای خود قایل است.

گویا نفر نهم شده ام . و از این بابت خوشحالم .
5-چقد کتاب میخوانید منظورم کتاب داستان و رمان ست و فکر میکنید که خواندن کتاب در نوشتن چه تاثیری میتواند داشته باشد.
با توجه به فراغتی که دارم و بعد از کارهای خانه به خواندن روزنامه و کتاب مبادرت می کنم. هم وقتم پر می شود 
 و هم معلوماتم افزوده. رمان به دلیل بلندی زیاد کار نمی کنم. ولی داستانهای استاد سید مهدی شجاعی را می خوانم و بعد داستانهای خارجی و بعد مینی مایلهای مختلف وووووو

تاثیرزیادی خواندن در نوشتن دارد. باید بخوانی تا بتوانی بنویسی. بزرکترین نویسنده های جهان اول نوشته های دیگران را خوانده اند وبعد درس گرفته اند وبعد شروع به نوشتن کرده اند. یادمه چند روز پیش درسهای نویسندگی از پیشاپ می خواندم که برایم خیلی خیلی جالب بود.

6-برایتان جایزه مهم ست یا برگزیده شدن و یا شرکت در یک جایزه ادبی داستان.

اگر بگویم جایزه مهم نیس دروغ گفته ام ولی برگزیده شدن مهم تر است چون در آن جایزه نهفته است . تا شرکت نکنی برگزیده و برنده نمی شوی.

7-سطح رضایت خودتان را از اولین دوره جایزه ادبی فانوس بیان کنید.

خوبه ....

انشالله بهتر هم بشه

8-فکر میکنید دوره ی بعدی جایزه ی ادبی فانوس چه زمانی باشه البته اگر درست حدس بزنید در دوره بعد جایزه ای به شما تعلق میگیرد.
فکنم بهمن باشه
بعد از تمام شدن دوره اول
شهریور 91
مهر91
آبان91
آذر91
دی91
بهمن91

9-نظر خود را درباره داستانک-داستان کوتاه و رمان بفرمایید اینکه فکر میکنید کدام پر مخاطب ترست.

در حال حاضر مخاطب وقت ندارم. قبل از آن بگویم که هر کدام از اینها یه بخشی هستند و نمی توان باهم مقایسه کرد. ولی رمان کامل تراست و داستان کوتاه کمتر و داستانک درحد یه خبر و از این قبیل است و تاثیر آن هم همانقدر....

داستان کوتاه در حال حاضر پرمخاطب ترین ژانر است و این را ناشران نیز تایید می کنند. بعد رمان است که حرف می زند. داستانهای مینی مایل فقط برای موبایل هاست و وبلاکها و غیره



10-نظرتون درباره نام جایزه ادبی ما چیه به نظر شما فانوس چجور حسی رو در شما ایجاد میکنه؟

اسم قشنگیه.

یه حس فرکلوریک به انسان می دهد.


11-شما به عنوان یک نویسنده داستان وقتی قلم بر کاغذ میگذارید شروع میکنید به داستان نوشتن یا قبل از نوشتن تصمیم به پرداخت سوژه و طرح و آستانه و پایانه و... داستانتان میکنید.

داستان بعد از نوشتن باید مثل خمیر ورز بخورد تا آماده ارائه به مخاطب گردد. تا درخت حرث نشود بار مناسب و خوب نمی دهد تا زه زیبا هم نمی شود. داستان هم مثل درخت رشد می کند و نیاز به حرث دارد....

12-و به عنوان سوال آخر نظری-پیشنهادی و انتقادی اگر دارید برای بهتر برگزار شدن دوره بعدی ذکر نمایید.

کاش حوزه اطلاع رسانی بیشتر بود و این جایزه مثل جایزه شیراز و جایزه ادبی اصفهان  و دیگر جایزه های ادبی از صدای کافی برخوردار بود تا همگان از آن مطلع باشند و جایزه آن هم برای نویسنده اعتبار و اعتنایی داشته باشد و هم روزنامه های رسمی و محلی به آن می پرداختند تا این توانایی ها بیشتر شناخته و کشف می شد

 

موفق باشید

مصاحبه //سومین دوره جایزه ادبی فانوس//زهرا امیری//

بنام خداوند بخشنده و مهربان

مصاحبه //سومین دوره جایزه ادبی فانوس//

 

1-لطفا خودتان را معرفی کنید .

نام و نام خانوادگی-   از شهر-    شهر محل تولد-  شهر محل سکونت-سابقه داستانویسی-

 

بسم رب نون و القلم

اولین صدای گریه ام در یکی از بیمارستان های تهران بلند شد.. مادرم اسمم را گذاشت زهرا و فهمیدم که باید مثل پدرم امیری باشم.

پس من زهرایم. امیری. متولد تهران. اما جای دیگری زندگی میکنم.. نزدیک به شهری که به دنیا آمدم. استان سمنان و بخش کوچکی که با تهران یک ساعتی فاصله دارد .. ایوانکی.. بچه که بودم تمام عروسک ها و ماشین های اسباب بازی سوژه بودند برای قصه خلق کردند اما؛ 9 ساله بودم که اولین داستانم را نوشتم. چیزی شبیه به داستان البته.. کم کم فراموشش کردم تا دوران راهنمایی.. شروع نوشتنم به طور جدی از همان دوران بود.. حالا هم با چند نشریه و مجله همکاری میکنم.. خیلی برای جشنواره ها اثر نمیفرستم ولی با همین کم بودنشان چندین جشنواره کشوری رتبه آوردم از جشنواره های استانی هم یادگارهایی دارم..

 

2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید.

نقش خیلی موثری دارند و فکر میکنم بین جشنواره های خیلی کم بشه جشنواره ای رو پیدا کرد که هدفش از برگزاری استعداد یابی و پرورش استعداد باشه در کنار اینکه بعضی از جشنواره ها هستن که فقط قراره از بین داستان های ارسالی چند تا داستان به سلیقه داوران - بدون در نظر گرفتن قوی یا ضعیف بودن اثر - انتخاب بشه و از صاحب اثر تقدیر بشه که در حال حاضر این جور جشنواره ها زیاد شده به حدی که بعضی از دوستان نویسنده گاهی برای شوخی میگن فلان جشنواره فراخوان داده ببینیم جایزه اش چیه داورش کیه؟! اگر فلانی داور بود و جایزه اش خوب شرکت میکنیم... در حال حاضر کشف استعداد انجام میشه اما هیچ تلاشی برای پرورش استعداد نیست! البته متاسفانه.

 

3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید.

 

در حال حاضر کمتر شهری رو میشه پیدا کرد که حداقل دو یا سه تا کارگاه و محفل های داستان نویسی نداشته باشه. کارگاه ها و محافل داستان نویسی اگر بستگی به رنج سنی متقاضیان نداشته باشه و از هر گروه سنی ای بتونن توی اون کارگاه شرکت کنن خیلی هم عالیه  چون در کنار یادگیری اصول و قواعد داستان نویسی میشه از تجربه و نظر دیگران هم بهره برد.. اما گاهی هم دیده شده که بعد از خوندن اثری از یک تازه کار، اثر و صاحب اثر رو به شدت مورد انتقاد قرار دادن و حتی خیلی صریح بهش میگن که تو نویسنده نمیشی، در صورتی که وظیفه اینجور محافل کشف استعداد و بعد هم پرورش دادن استعداد است.

 

4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید.

 

توی دنیایی زندگی می کنیم که همه چیز به سرعت بستگی داره.. همه چیز به سرعت تغییر میکنه و ما هم همیشه از بی وقتی مینالیم.. اگر یک نگاهی به کتاب های توی کتاب فروشی ها بندازیم متوجه این موضوع میشیم که داستانک و داستان کوتاه مخاطب بیشتری داره چون میشه توی تاکسی یا هر جای دیگه ای حداقل یه داستان رو کامل خوند ... اما هنوز هم هستن کسایی که با همه این بی وقتی ها سراغ رمان و داستان های بلند میرن..

 

5- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.

1-ادبیات داستانی-  2-فانوس-  3-جایزه ادبی فانوس-  4-داستانویسان- توضیحات-

 

ادبیات داستانی: دنیایی که خودت خلقش میکنی

فانوس: هنوز روشنه و کور سویی هست.

جایزه ادبی فانوس:  فرصتی برای معرفی شدن..

داستان نویسان: خدایان خاکی که دنیای کاغذی دارند.

مصاحبه فانوس-نجمه بانشی

به نام خدا

1-نجمه بانشی-  متولد 1365 شیراز- سابقه داستان نویسی یکسال

2-نقش رقابت سالم در موفقیت و پیشرفت به هیچ عنوان قابل انکار نیست و قطعا تاثیر بسزایی در تشویق کردن داستان نویسان به خصوص نویسندگان جوان و تازه کار و معرفی ایشان به جامعه ی ادبی دارد. اما علاقمندی به نوشتن امری کاملا شخصی است و کسی که ذوق نوشتن در وجودش باشد هرگز دست از این کار برنخواهد داشت چرا که این امر در خلوت ترین خلوت های شخصی و در صمیمانه ترین حالات رخ می دهد نه به شوق دریافت جایزه های ادبی و کسب شهرت که به شوق نوشتن.

3-انسان در حضور دیگران و جامعه به شناخت صحیح و کاملی از خویش می رسد. یک نویسنده برای آنکه توانایی خوب نوشتن و نوشته ی خوب را در خود ایجاد کند نیازمند شناخت و درک صحیح آثارش است و برای دستیابی به این مهم حضور در محافل ادبی تاثیر زیادی دارد. البته در کارگاه های داستان نویسی مطالب مفیدی آموزش داده می شود که اگر همگام با مطالعه ی مفید باشد به داستان نویس کمک میکند تا علاوه بر ارتقا سطح علمی خود از تجربیات  دیگران نیز بهره بگیرد.

4-تفاوت این سه قالب شبیه به تفاوت میان سه رنگ مختلف است که هر کدام در جایگاه خود زیباست و به همان نسبت مخاطبان خاص خود را دارد که بر اساس سلیقه وقت و حوصله یکی از این سه قالب را انتخاب می کنند. در جامعه ی امروز متاسفانه زمان برای مطالعه کردن کمتر شده است اما خوشبختانه قالب های کوتاه ادبی در زمان محدودی قابل مطالعه است. البته داستان کوتاه پتانسیل این را دارد که هم اختصار داستانک را داشته باشد و هم لذت بازی های ذهنی رمان را.

5- 1-میدانی وسیع اما دشوار و پر مانع برای تاخت و تاز داستان نویسان.

   2-چراغ راه آنان که باید.

   3-نیروی محرکه ی شروعی امیدوارانه و قدرتمند.

   4-بخشندگانی که لذت بردن از هنر را با دیگران سهیم میشوند.