حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان
حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

مصاحبه //سومین دوره جایزه ادبی فانوس//زهرا امیری//

بنام خداوند بخشنده و مهربان

مصاحبه //سومین دوره جایزه ادبی فانوس//

 

1-لطفا خودتان را معرفی کنید .

نام و نام خانوادگی-   از شهر-    شهر محل تولد-  شهر محل سکونت-سابقه داستانویسی-

 

بسم رب نون و القلم

اولین صدای گریه ام در یکی از بیمارستان های تهران بلند شد.. مادرم اسمم را گذاشت زهرا و فهمیدم که باید مثل پدرم امیری باشم.

پس من زهرایم. امیری. متولد تهران. اما جای دیگری زندگی میکنم.. نزدیک به شهری که به دنیا آمدم. استان سمنان و بخش کوچکی که با تهران یک ساعتی فاصله دارد .. ایوانکی.. بچه که بودم تمام عروسک ها و ماشین های اسباب بازی سوژه بودند برای قصه خلق کردند اما؛ 9 ساله بودم که اولین داستانم را نوشتم. چیزی شبیه به داستان البته.. کم کم فراموشش کردم تا دوران راهنمایی.. شروع نوشتنم به طور جدی از همان دوران بود.. حالا هم با چند نشریه و مجله همکاری میکنم.. خیلی برای جشنواره ها اثر نمیفرستم ولی با همین کم بودنشان چندین جشنواره کشوری رتبه آوردم از جشنواره های استانی هم یادگارهایی دارم..

 

2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید.

نقش خیلی موثری دارند و فکر میکنم بین جشنواره های خیلی کم بشه جشنواره ای رو پیدا کرد که هدفش از برگزاری استعداد یابی و پرورش استعداد باشه در کنار اینکه بعضی از جشنواره ها هستن که فقط قراره از بین داستان های ارسالی چند تا داستان به سلیقه داوران - بدون در نظر گرفتن قوی یا ضعیف بودن اثر - انتخاب بشه و از صاحب اثر تقدیر بشه که در حال حاضر این جور جشنواره ها زیاد شده به حدی که بعضی از دوستان نویسنده گاهی برای شوخی میگن فلان جشنواره فراخوان داده ببینیم جایزه اش چیه داورش کیه؟! اگر فلانی داور بود و جایزه اش خوب شرکت میکنیم... در حال حاضر کشف استعداد انجام میشه اما هیچ تلاشی برای پرورش استعداد نیست! البته متاسفانه.

 

3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید.

 

در حال حاضر کمتر شهری رو میشه پیدا کرد که حداقل دو یا سه تا کارگاه و محفل های داستان نویسی نداشته باشه. کارگاه ها و محافل داستان نویسی اگر بستگی به رنج سنی متقاضیان نداشته باشه و از هر گروه سنی ای بتونن توی اون کارگاه شرکت کنن خیلی هم عالیه  چون در کنار یادگیری اصول و قواعد داستان نویسی میشه از تجربه و نظر دیگران هم بهره برد.. اما گاهی هم دیده شده که بعد از خوندن اثری از یک تازه کار، اثر و صاحب اثر رو به شدت مورد انتقاد قرار دادن و حتی خیلی صریح بهش میگن که تو نویسنده نمیشی، در صورتی که وظیفه اینجور محافل کشف استعداد و بعد هم پرورش دادن استعداد است.

 

4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید.

 

توی دنیایی زندگی می کنیم که همه چیز به سرعت بستگی داره.. همه چیز به سرعت تغییر میکنه و ما هم همیشه از بی وقتی مینالیم.. اگر یک نگاهی به کتاب های توی کتاب فروشی ها بندازیم متوجه این موضوع میشیم که داستانک و داستان کوتاه مخاطب بیشتری داره چون میشه توی تاکسی یا هر جای دیگه ای حداقل یه داستان رو کامل خوند ... اما هنوز هم هستن کسایی که با همه این بی وقتی ها سراغ رمان و داستان های بلند میرن..

 

5- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.

1-ادبیات داستانی-  2-فانوس-  3-جایزه ادبی فانوس-  4-داستانویسان- توضیحات-

 

ادبیات داستانی: دنیایی که خودت خلقش میکنی

فانوس: هنوز روشنه و کور سویی هست.

جایزه ادبی فانوس:  فرصتی برای معرفی شدن..

داستان نویسان: خدایان خاکی که دنیای کاغذی دارند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد