حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

((جایزه ادبی فانوس)) ((مصاحبه))= احسان غدیری

بنام خداوند بخشنده و مهربان

((جایزه ادبی فانوس))

((مصاحبه))

1-لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از کی شروع به داستانویسی کردید.

 

 

2-از چه طریقی فراخوان جایزه ادبی فانوس  را فهمیدید –به عنوان اولین دوره تبلیغات این جایزه ادبی را در چه سطحی دیدید.

 

 

3-اطلاع رسانی و روابط عمومی جایزه ادبی فانوس را چگونه ارزیابی میکنید.

 

4-اگر خودتان بخواهید داستانتان را به عنوان یک داور برسی کنید فکر میکنید نفر چندم را به خودتان اختصاص میدهید.

5-چقد کتاب میخوانید منظورم کتاب داستان و رمان ست و فکر میکنید که خواندن کتاب در نوشتن چه تاثیری میتواند داشته باشد.

 

 

6-برایتان جایزه مهم ست یا برگزیده شدن و یا شرکت در یک جایزه ادبی داستان.

 

7-سطح رضایت خودتان را از اولین دوره جایزه ادبی فانوس بیان کنید.

 

8-فکر میکنید دوره ی بعدی جایزه ی ادبی فانوس چه زمانی باشه البته اگر درست حدس بزنید در دوره بعد جایزه ای به شما تعلق میگیرد.

 

بعد از تمام شدن دوره اول

شهریور 91

مهر91

آبان91

آذر91

دی91

بهمن91

 

9-نظر خود را درباره داستانک-داستان کوتاه و رمان بفرمایید اینکه فکر میکنید کدام پر مخاطب ترست.

 

 

 

10-نظرتون درباره نام جایزه ادبی ما چیه به نظر شما فانوس چجور حسی رو در شما ایجاد میکنه؟

 

 

11-شما به عنوان یک نویسنده  داستان  وقتی قلم بر کاغذ میگذارید شروع میکنید به داستان نوشتن یا قبل از نوشتن تصمیم به پرداخت سوژه و طرح و آستانه و پایانه و... داستانتان میکنید.

 

 

 

12-و به عنوان سوال آخر نظری-پیشنهادی و انتقادی اگر دارید برای بهتر برگزار شدن دوره بعدی ذکر نمایید.

 

با تشکر جایزه ادبی فانوس((داستان کوتاه))

 

درود وسپاس

خداقوت

 

احسان غدیری هستم نویسنده داستان "بر شاخه های حسرت" و ضمن تشکر در اینجا 12 سوال شما را پاسخ می دهم

 

پاسخ سوال اول

Image result for احسان غدیریImage result for احسان غدیریImage result for احسان غدیریImage result for احسان غدیریImage result for احسان غدیری

 

  احسان غدیری،متولد شهریورداغ 1360در محله شاهرخ شمالی مشهد در کوچه ای رویایی با دو ردیف کاجهای پر از کلاغ

من از پنجم دبستان با مطالعه کتابهای داستان و رمان موجود در کتابخانه پدرومادرم به ادبیات داستانی علاقمند شدم

ویادم می آید چند بار هم مواخذه شدم که: بچه جان کی به تو گفت رمان دزیره یا زوربای یونانی را از توی قفسه برداری بخوانی؟خانه مان باغچه ای بزرگ داشت که به خلنگزار می مانست.دو درخت گردوی کهنه سال و عظیم هم داشت.یادم

می آید که ظهرهای گرم تابستان دراز می کشیدم روی تخت چوبی زیر درخت گردو ودر سایه مهربان آن کتاب داستانهای شیرین را میخواندم.مثل کارهای ژول ورن یا آذر یزدی و....بعد در کلاس اول راهنمایی توی دفترم چند قصه نوشتم و

با برش زدن عکسهایی از مجله های دانستنیها و یاروزنامه ها وچسباندن عکسها کنار قصه ها ،اینگونه داستان تصویری

خلق می کردم.بعد با قصه ظهر جمعه آشنا شدم و هر ظهر جمعه میخ می شدم پای رادیو تا قصه گوش کنم. حتی چند قصه هم نوشتم و پست کردم برای آن برنامه،هرچند آنها قصه های یک پسر بچه را نمی خواندند ولی چند بار آقای سرشار اسم مرا توی برنامه اعلام کرد.در حال حاضر هم که در چندین جایزه معتبر ادبی برگزیده شده ام و سه رمان نوشتم ولی خب!!داستان کوتاه را عشق است

 

پاسخ سوال دوم

 

فراخوان شما را از طریق یکی از دوستان متوجه شدم.به سایت مراجعه کردم.تبلیغات اینترنتی بد نبود.ولی ناقص بود .مثلا نمی دانم شما کجا هستید  مشهد ،تهران یا....؟بعد دبیرخانه دارید یا نه؟ ولی خداییش با مسماترین اسم را توی جوایز ادبی دارید احسنت به کسی که اسم فانوس را برگزید. واقعا یه دونست

 

پاسخ سوال سوم

 

اطلاع رسانی خوب بود ولی روابط عمومی تان را باید هل داد!! آخر من تا ایمیل نزدم به شما هنوز نمی دانستم برگزیده ام یا نه؟در حالیکه عرف است در یک بازه زمانی معین نام برگزیده ها را به آنها می گویند

 

پاسخ سوال چهارم

 

من مینویسم، این دیگران هستند که باید داوری کنند و رتبه بدهند به اثرم

 

پاسخ سوال پنجم

 

کتاب زیاد می خوانم وکلا با ادبیات داستانی قد کشیده و استخوان ترکانده ام. به نظرم تمام نویسنده ها ابتدا خواننده آثار دیگران بو ده اند.همانطور که هیچ کس تا شاگردی نکند کوزه گر یا طلا ساز نمی شود

 

پاسخ به سوال ششم

 

ببینید!! برای خود من رقابت با دیگران و اینکه در میان چند صد نویسنده جزو رتبه ایها باشم خیلی شیرین و لذت بخش است

زمانی که به من خبر می دهند در فلان جایزه رتبه آورده ای حس مادری را دارم که پسری سالم و تندرست زاییده است

ضمنا در مورد مهم بودن جایزه ،سوالتان سوال بر انگیز است !!!شما کسی را سراغ داریدکه وقتی بهش جایزه می دهند غمگین شده و پوستش کهیر بزند؟ اما از جایزه های ادبی، تندیس را واقعا دوست می دارم

 

پاسخ سوال هفتم

 

راجع به اولین جایزه فانوس باید بگویم هر کس  چراغ این جایزه را روشن کرده فرهیخته ای بوده که مشخص است دغدغه ادبیات وهنر دارد.خداقوتی جانانه به او می گویم و اعلام میکنم شما با خدا معامله کردید.چون در این بلبشوی ناهنجاریها پرداختن به فرهنگ نوعی جهاد است. امیدوارم این فانوس روشن بماند و هیچ بادو طوفانی شعله زیبا و دلنشینش را خاموش نکند

 

پاسخ سوال هشتم

 

بنظرم دوره بعدی فانوس  تابستان 92 و در تیرماه باشد.اگر خدا بخواهد،به سلامتی

 

پاسخ سوال نهم

 

داستانک ، داستان کوتاه و رمان همگی جزیی از پیکره ادبیات داستانی اند و هر کدام بسته به موقعیت انسانهای معاصر  میتوانند تاثیر گذار وتعیین کننده باشند.البته به لحاظ تکنیک نمی شود اینها را با هم قیاس کرد ولی در میان دختران رمان ودر میان پسران داستان کوتاه پر مخاطب ترند.البته این نظر من است

 

پاسخ سوال دهم

 

اسم جایزه ادبی فانوس

اسم با مسما و زیبایی انتخاب کردید و اولین بار که این اسم را شنیدم

خودم را در کافه ای در روستایی دور افتاده با دیوارهایی کاهگلی وبا تیرک های چوبی وسقفی دود زده وفانوسهایی روشن بر طاقچه های آن دیدم.روی نیمکتهای چوبی این کافه می نشینم ودر آرامش چای می نوشم ودر سوسوی نور فانوسها به چهره افرادیکه در کافه هستند خیره می شوم،شاید سوژه  داستان بعدی ام یکی از همین آدمها باشد

 

پاسخ سوال یازدهم

 

من ابتدا به ساکن سفر می کنم،می روم توی جامعه و با هر صنف و قماش آدمی نشست و برخاست و مراودت و رفاقت می کنم.آنگاه تمام آدمها و اشیا پیرامونم می شوند طرح و پیرنگ. می شوند سوژه.من ساعتها با طرح داستانم زندگی  میکنم و با آن کلنجار میروم تازه آن موقع که داستان در ذهنم شکل گرفته خودم را روی کاغذ خالی میکنم.بنظرم کسی که قلم بدست میگیرد و بعد فکر میکند تا داستان خلق کند سفارشی نویس است

 

پاسخ سوال دوازدهم

 

پیشنهاد میکنم از سایه بیایید بیرون ودبیر خانه ای دائمی دایر کنید.برای خودتان کتاب سال داشته باشید و آثار برگزیده را چاپ کنید و در اختیار فروشگاههای معتبر بگذارید.وچه بهتر که یک نشست ادبی به نام فانوس داشته باشید که لااقل بصورت ماهیانه با داستان نویسها دور هم بنشینید و نقد داشته باشید. اگر می خواهید خاص و متفاوت باشید اگر میخواهید دیده شوید ودر یک کلام اگر میخواهید شعله این فانوس خاموش نشود وبا آن ادبیات این مرزو بوم را روشن نگهدارید،به فکر تاسیس انجمن ادبیات فانوس باشید و بنیادی را پایه گذاری کنید که جای خودش را در میان ادبا باز کند وماندگار شود

البته باید پشتوانه مالی داشته باشید

 

در پایان پیشنهاد می دهم تندیس فانوس را طراحی و انرا به عنوان نماد جایزه خود جا بیندازید ودر مجلات وروزنامه ها و نشریات وفضای مجازی آنرا بشناسانید

البته به برگزیده ها و خودم که عشق تندیس هستم هم بدهید

از شما که دغدغه فرهنگ دارید سپاسگذارم-شعله فانوستان همیشه پر نور و هدایتگرباشد.آرزو میکنم

سربلند و پیروز باشید    

((جایزه ادبی فانوس)) ((مصاحبه))=مرجان ریاحی

بنام خداوند بخشنده و مهربان

((جایزه ادبی فانوس))

((مصاحبه))

 Image result for ‫مرجان ریاحی‬‎

1-لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از کی شروع به داستانویسی کردید.

من مرجان ریاحی هستم .متولدو ساکن اصفهان. دانش آموخته ی دانشگاه تهران در رشته ی مدیریت بازرگانی و فیلمنامه نویسی حرفه ای از مرکز آموزش فیلمسازی تهران.از قبل از دبستان ترانه می ساختم ، داستان می ساختم و چون هنوز نوشتن بلد نبودم شاید بعضی از آن ها در خاطره ی عروسک هایم باشد. اما به محض آنکه خواندن و نوشتن یاد گرفتم بعد از کلاس اول و اوایل کلاس دوم نخستین داستانم را نوشتم اسمش را گذاشتم دخترک زیبا . هنوز هم دارمش...با هشت غلط املایی

2-از چه طریقی فراخوان جایزه ادبی فانوس  را فهمیدید –به عنوان اولین دوره تبلیغات این جایزه ادبی را در چه سطحی دیدید.

از طریق سایت فراخوان ها که در آن عضو هستم فراخوان جایزه ادبی برایم ارسال شد واز آنجا که تبلیغات آن فقط در صفحه های مجازی بود بدیهی است که نویسنده باید کاربر اینترنت هم باشد.هنوز هستند نویسندگانی که کاربر اینترنت نیستند یا زیاد به اینترنت اهمیت نمی دهند.نمی دانم این را پای ضعف تبلیغات شما بگذارم یا پای ضعف ارتباط با جهان مجازی بهرحال نوعی خلا تبلیغاتی محسوب   می شود.

3-اطلاع رسانی و روابط عمومی جایزه ادبی فانوس را چگونه ارزیابی میکنید.

متوسط. یکی از دوستانم به من خبر داد داستانم رتبه آورده. حتا یک ایمیل از طرف وبلاگ شما نداشتم.

4-اگر خودتان بخواهید داستانتان را به عنوان یک داور بررسی کنید فکر میکنید نفر چندم را به خودتان اختصاص میدهید.

من هنوز همه ی داستان های برگزیده را نخوانده ام، پس در حال حاضر نمی توانم قضاوت درستی داشته باشم .

5-چقدر کتاب میخوانید منظورم کتاب داستان و رمان ست و فکر میکنید که خواندن کتاب در نوشتن چه تاثیری میتواند داشته باشد.

هر چقدر بتوانم، یاد گرفته ام توی مطب دکتر یا هرجا که باید انتظار بکشم کتابی داشته باشم و البته این سوای وقتی است که روزانه و به طور خاص به مطالعه اختصاص می دهم.

کسی که می نویسد باید بخواند . خیلی بیشتر از نوشتن باید خواند.یک روز محمود دولت آبادی به من گفت باید هزار کتاب خواند تا یک کتاب نوشت.

6-برایتان جایزه مهم ست یا برگزیده شدن و یا شرکت در یک جایزه ادبی داستان.

اینکه داستانم مورد قضاوت قرار بگیرد برایم مهم است . دوست دارم نکاه دیگران را نسبت به کارم بدانم. داستان را نمی نویسم برای اینکه کنج کمد بگذارم می نویسم تا آن را با دیگران شریک شوم و برای داستان کوتاه جایزه ادبی یکی از این راه های شراکت است. جایزه هم خوب است . من هم مثل بیشتر مردم دنیا هستم جایزه را دوست دارم. جایزه صرفنظر از اینکه چه باشد ، برایم به مفهوم اهمیتی است که یک جشنواره برای شرکت کنندگانش قایل است . منظورم این نیست که اگر جشنواره ای جایزه ی کمتری در نظر گرفت اهمیت کمتری قایل شده است ، این موضوع بسته به توان هر جشنواره است که چندان مهم نیست مهم تشکر و در نظر گرفتن شرکت کنندگان است .

7-سطح رضایت خودتان را از اولین دوره جایزه ادبی فانوس بیان کنید.

این سوال را باید وقتی جواب دهم که نخستین دوره به پایان رسیده باشد ، هنوز در راهیم.

8-فکر میکنید دوره ی بعدی جایزه ی ادبی فانوس چه زمانی باشه البته اگر درست حدس بزنید در دوره بعد جایزه ای به شما تعلق میگیرد.

از جایزه خیلی ممنون اما این کاملن بستگی به توان و نوع سیاست گذاری های جشنواره ی شما دارد بنابراین هر پاسخی فقط یک حدس از سر شانس است.من حدس می زنم شهریور 91 باشد.

 

بعد از تمام شدن دوره اول

شهریور 91

مهر91

آبان91

آذر91

دی91

بهمن91

 

9-نظر خود را درباره داستانک-داستان کوتاه و رمان بفرمایید اینکه فکر میکنید کدام پر مخاطب ترست.

مهم نیست داستان بنویسیم داستانک بنویسیم یا رمان مهم این است که نخواهیم بنویسیم بلکه نوشتن خودش بیایید و منتظر دست های ما شود آن وقت است که هرچه نوشته شود مخاطب لذت خود را خواهد برد و ارتباط درست و عمیق با اثر برقرار می شود.البته ظهور اینترنت یکی از دلایلی بوده که امروزه داستانک را مورد عنایت ویژه قرار داده است.ملیون ها کاربر اینترنتی که وقت خواندن رمان ندارند به راحتی درگیر یک داستانک می شوند.

10-نظرتون درباره نام جایزه ادبی ما چیه به نظر شما فانوس چجور حسی رو در شما ایجاد میکنه؟

حس ایستادن در شب آن هم درست کنار دریا...بوی دریا و صدای آرام موج هایی که رد سفیدشان در تاریکی دیده می شود... اسم خوبی است .بالاخره هر جشنواره ای باید اسمی داشته باشد ، برای یک جشنواره ادبی همان بهتر که اسم داشته باشد که بشود تصورات مختلف نسبت به آن پیدا کرد.

11-شما به عنوان یک نویسنده  داستان  وقتی قلم بر کاغذ میگذارید شروع میکنید به داستان نوشتن یا قبل از نوشتن تصمیم به پرداخت سوژه و طرح و آستانه و پایانه و... داستانتان میکنید.

باید بگویم خیلی وقت است قلم به دست نمی گیرم و از طریق کی بردکامپیوترم می نویسم اما درباره هر داستانی کاملن اتفاق متفاوتی می افتد . بعضی داستان ها یکجا توی مغزم می ریزند بعضی ها چندین روز یا چندین ماه با من پیاده روی می کنند و بعضی هاشان را باید در لحظه ی خوبشان شکار کنم تا ببینم با هم به کجا می رسیم بهر حال هیچ چیز قطعی نیست. 

12-و به عنوان سوال آخر نظری-پیشنهادی و انتقادی اگر دارید برای بهتر برگزار شدن دوره بعدی ذکر نمایید.

خواهش می کنم اخبارتان را از طریق ایمیل ادرس هایی که دارید به طور مرتب ارسال کنید تا اگر یادمان رفت وبلاگ را ببینیم تلنگر شما بیدارمان کند

 

با تشکر جایزه ادبی فانوس((داستان کوتاه))


مصاحبه با برگزیدگان=((جایزه ادبی فانوس)) ((مصاحبه)) =شیلا آریانا

بنام خداوند بخشنده و مهربان

((جایزه ادبی فانوس))

((مصاحبه))

 

 

1-لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از کی شروع به داستانویسی کردید.

من شیلا آریانا هستم . فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی امیرکبیر . تقریبا 8 سال است داستان کوتاه و فیلمنامه می نویسم . چندین جایزه داستان کوتاه دانشجویی دارم .

 

2-از چه طریقی فراخوان جایزه ادبی فانوس  را فهمیدید –به عنوان اولین دوره تبلیغات این جایزه ادبی را در چه سطحی دیدید.

فراخوان جایزه ادبی فانوس را در اینترنت دیدم . سپس برای اطلاع دقیق از فراخوان این جایزه ادبی به جستجو در مورد آن پرداختم و با وبلاگ های مربوط  به جایزه ادبی فانوس آشنا شدم و اطلاعات کاملتری در مورد مهلت ارسال آثار و ... به دست آوردم .

تبلیغات این جایزه ادبی به دلیل وجود دو وبلاگ مختص به آن و اطلاع رسانی دقیق ، بسیار حرفه ای و مناسب انجام پذیرفته بود .

 

3-اطلاع رسانی و روابط عمومی جایزه ادبی فانوس را چگونه ارزیابی میکنید.

در تمام مدت ، چه پیش از زمان ارسال آثار به این جایزه ادبی و چه پس از ارسال آثار، اطلاع رسانی از طریق دو وبلاگ مختص آن ، بسیار دقیق و لحظه به لحظه انجام می پذیرفت که جا دارد مراتب قدردانی و تشکر خود را بابت این اطلاع رسانی دقیق ، ابراز نمایم .

 

4-اگر خودتان بخواهید داستانتان را به عنوان یک داور برسی کنید فکر میکنید نفر چندم را به خودتان اختصاص میدهید.

در مورد سوال مطرح شده توسط جنابعالی بیشتر ترجیح می دهم نظرات دیگر عزیزان را در مورد داستان خود جویا شوم .

در ارتباط با داستان های شرکت کننده خصوصا عزیزانی که حائز رتبه گشته یا توانسته بودند به مقام برگزیده ای دست یابند ، لازم می دانم بگویم که کیفیت آثار شرکت کننده در سطح مناسب و خوبی قرار داشته است .

 

5-چقد کتاب میخوانید منظورم کتاب داستان و رمان ست و فکر میکنید که خواندن کتاب در نوشتن چه تاثیری میتواند داشته باشد.

من زمان زیادی از وقت خود را به خواندن کتاب های مختلف اختصاص می دهم . بیشترین توجه ام در این روزها به کتاب های داستان های کوتاه متمرکز شده است . حقیقتا اعتقاد دارم که بهترین راه پیشرفت در امر داستان نویسی ، خواندن کتاب های زیاد در زمینه های مختلف می باشد .

 

6-برایتان جایزه مهم ست یا برگزیده شدن و یا شرکت در یک جایزه ادبی داستان.

صرف نظر از بحث شرکت در یک جایزه ادبی و یا برگزیده شدن یا جایزه ، من شخصا به دلیل علاقه بسیار زیادی که به داستان و فیلمنامه نویسی دارم اهمیت فراوانی برای یک داستان و نویسنده آن قائل هستم خصوصا اگر آن داستان سوژه مناسبی داشته و به نحو مناسبی پرداخت شده باشد . ولی نمی توان منکر این قضیه شد که  شرکت کردن در یک جایزه ادبی و برگزیده شدن در آن جایزه می تواند انگیزه افراد را در نوشتن داستان و پیشرفت دادن کیفیت آن به نحو چشمگیری افزایش دهد .

 

7-سطح رضایت خودتان را از اولین دوره جایزه ادبی فانوس بیان کنید.

با توجه به اطلاع رسانی دقیق در این دوره جایزه ادبی فانوس ، صراحتا تاکید می نمایم که نظم و دقت موجود در این جایزه ادبی مثال زدنی و مورد تقدیر است و نمی توان از زحمات افراد دست اندرکار در این جایزه ادبی چشم پوشی نمود . امیدوار هستم که سالیان متمادی شاهد حضور جایزه ادبی فانوس باشیم .

 

8-فکر میکنید دوره ی بعدی جایزه ی ادبی فانوس چه زمانی باشه البته اگر درست حدس بزنید در دوره بعد جایزه ای به شما تعلق میگیرد.

 

بعد از تمام شدن دوره اول

شهریور 91

مهر91

آبان91

آذر91

دی91

بهمن91

فکر می کنم که دوره بعدی جایزه ادبی فانوس شش ماه دیگر نزدیک به دی ماه برگزار گردد .

 

9-نظر خود را درباره داستانک-داستان کوتاه و رمان بفرمایید اینکه فکر میکنید کدام پر مخاطب ترست.

تصور می نمایم که داستان کوتاه پر مخاطب تر باشد . شخصا فکر می کنم که هنر پرداخت آن نیز ارزشمندتر می باشد زیرا نسبت به داستانک ظرفیت بیشتری برای ارائه داستان و پرداخت و شخصیت پردازی وجود دارد و در مقایسه با رمان نیز ، همه این موارد باید با هوشمندی کامل انجام پذیرد تا داستان دچار اطناب وزیاده پردازی نگردد . از طرف دیگر به دلیل حجم متناسب آن ، چه برای مخاطب اهل کتاب و چه برای مخاطب عادی جذاب و تاثیرگذار است .

 

10-نظرتون درباره نام جایزه ادبی ما چیه به نظر شما فانوس چجور حسی رو در شما ایجاد میکنه؟

اولین بار وقتی نام این جایزه ادبی را شنیدم ، تصور خوبی در مورد آن داشتم . فانوس در خاطر من بیشتر برای روشن کردن راه و یافتن چیزی ارزشمند در میان تاریکی است . به عبارتی یافتن افرادی لایق که در میان انبوه تاریکی به راحتی قابل پیدا کردن نمی باشند .

 

11-شما به عنوان یک نویسنده  داستان  وقتی قلم بر کاغذ میگذارید شروع میکنید به داستان نوشتن یا قبل از نوشتن تصمیم به پرداخت سوژه و طرح و آستانه و پایانه و... داستانتان میکنید.

من در برخی داستان ها در ابتدا شروع به نوشتن می کنم و بعد هم داستان خود به خود جلو می رود . بعبارتی انگار داستان خود ، تار و پود خود را شکل می دهد و روی کاغذ نقش می بندد . ولی در برخی از داستان هایم هم در ابتدا پردازش اولیه سوژه داستان و اتفاقات را انجام می دهم و تا انتهای داستان را تعیین می کنم و سپس تنها به نگارش آن در قالب بهترین کلمات می پردازم . ولی حتی در این حالت نیز مواردی همچون دیالوگ ها ، در لحظه ، بر روی کاغذ شکل می گیرند . نظر شخصی من بر آن است که در غیر این صورت دیالوگ ها تا حدی تصنعی از آب در می آیند .

 

12-و به عنوان سوال آخر نظری-پیشنهادی و انتقادی اگر دارید برای بهتر برگزار شدن دوره بعدی ذکر نمایید.

من فقط می خواهم از تمامی افراد تاثیرگذار در جایزه ادبی فانوس تشکر نمایم . هیچ انتقاد و پیشنهادی ندارم . در انتها هم می خواستم از این شیوه مصاحبه و برگزاری متفاوت این جایزه ادبی که به نظر من در عین خلاقیت با لحاظ کردن شرایط تمامی شرکت کنندگان صورت می پذیرد نیز از شما تشکر نمایم .

 

با تشکر جایزه ادبی فانوس((داستان کوتاه))


جایزه ادبی فانوس /مصاحبه/سید مسعود هاشمی

بنام خداوند بخشنده و مهربان

((جایزه ادبی فانوس))

((مصاحبه))

 

1-لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از کی شروع به داستانویسی کردید.

به نام خدا و با عرض سلام خدمت شما و همه خوانندگان گرانقدر.

بنده متولد سال 1370 هستم. از سال 1387 شعر را آغاز کردم و از سال 1390 داستان نویسی را.

 

2-بیشتر داستانک مینویسید یا داستان کوتاه

تا به این لحظه که بیشتر داستان کوتاه ؛  کفشداری شماره 13 اولین داستانکی است که به رشته تحریر در آورده ام.

 

3-نظرتان را درباره داستانک بیان نمایید.

اگر بخواهیم فقط یکی از مزایای داستانک را بگوییم ، آن آشتی دادن کتاب نخوانها و ادبیات ستیزها با متون ادبی است. به نظر بنده داستانک شبیه قسمتی از یک عکس می ماند، مثلا عکس پرچم گنبد امام رضا که با دیدن آن کل حرم را به یاد می آوریم.

 

4-جایزه های ادبی و رقابت های سالم اینگونه را در تشویق نویسندگان چگونه میبینید.

می توانم بگویم نقش مهمی را ایفا می کنند. زیرا تا کسی انگیزه ای برای انجام کاری نداشته باشد یا ابدا به سراغ آن کار نمی رود یا به قول معروف دل به کار نمی دهد. این است که بنده معتقدم فضاهای این چنینی مشوق بسیار خوبی برای نویسندگان است . مخصوصا نویسندگان جوان.

 

5-تاثیر کار کارگاهی و انجمن های ادبی را در پرورش و رشد استعدادهای نویسندگان چگونه ارزیابی میکنید.

حتی مستعد ترین انسانها نیز ، بدون راهنمایی های اساتید فن و تمرین و ممارست شکوفا نمی شوند.

هیچ کس از پیش خود چیزی نشد

هیچ آهن خنجر تیزی نشد

 

6-نظرتان را درباره کلمات زیر بصورت کوتاه بیان نمایید.

 

امام رضا (ع)=  عشق

فانوس=  روشنی

جایزه ادبی فانوس= نفر سوم

زائران امام رضا (ع)= مجنون لیلی

داستانک= قطره ای از دریا

 

7-نظر خود را درباره داستانک-داستان کوتاه و رمان بفرمایید اینکه فکر میکنید کدام پر مخاطب ترست.

البته هر دو مخاطبان خاص خود را دارند. اما به طور کل در دنیای ماشینی امروز که انسان ها بعضا حوصله خودشان را هم ندارند، داستانک طرفداران بیشتری پیدا کرده.

 

8-شما به عنوان یک نویسنده  داستان  وقتی قلم بر کاغذ میگذارید شروع میکنید به داستان نوشتن یا قبل از نوشتن تصمیم به پرداخت سوژه و طرح و آستانه و پایانه و... داستانتان میکنید.

ابتدا کارکتر ها را پردازش می کنم، ولی فقط در همین حد. یعنی از هرکدام از شخصیت ها مطالب اندکی می نویسم و بعد دست آن ها را باز می گذارم تا باقی داستان را خودشان پیش ببرند.

یعنی راستش را بخواهید نویسنده نمی تواند در کار شخصیت های داستان دخالت کند ، چون از یک جایی به بعد واقعا خود کارکتر ها داستان را ادامه می دهند.

در پایان از همه کسانی که برای برگزاری این جایزه زحمت کشیدند تشکر می کنم.

 

با تشکر جایزه ادبی فانوس((داستانک))

سید مسعود هاشمی=نفر سوم


مصاحبه فانوس//سید میثم رمضانی//

بنام خداوند بخشنده و مهربان

مصاحبه //چهارمین دوره جایزه ادبی فانوس//

 

1-لطفا خودتان را معرفی کنید .

نام و نام خانوادگی- سیدمیثم رمضانی

از شهر-جوار حضرت فاطمه معصومه (س)      

شهر محل تولد- روستازاده ام- جنگل ودریا

شهر محل سکونت- جوار فاطمه معصومه (س)

سابقه داستانویسی-  مشغول مشق نویسی ام . به داستان نرسیدم هنوز .

2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید. -  گاهی وقتها باعث درجازدن نویسنده می شود مگر اینکه فارغ البال و آزاد بنویسد. این روزها بسیاری از داستان نویسان جوان دچار تکرار شده اند چرا که اکثر جشنواره های داستان کوتاه موضوعی اند. بنابراین اگر تبدیل به عادت شود آفت است ولی اگر فارغ از سفارشی نویسی باشد محرک خوبی است.

 

3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید. – این هم اگر به تکرار و انجمن نویسی و انجمن پسندی باشد یک جور دیگر آفت است .نقش اصلی در رشد داستان نویسی خواندن داستان و کتاب های دیگر در زمینه روان شناسی و فلسفه و دیگر علوم و نیز تجربه و مشاهده است. کارگاه ها برای شروع و اموختن الفبا خوب اند و نقد و بررسی داستانهای نویسنده ها می تواند تاحدودی نقاط ضعف و قوت داستان ها را مشخص کند.

 

4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید.  – مهم نیست کدام بیشتر مخاطب دارد .چرا که در داستان به معنای کلی آنچه که مهم است کیفیت است نه کمیت . هرکدام مخاطبان خاص خودش را دارد . مهم کتاب خوب است که هر بار تعداد خواننده ها را تعیین می کند .گاهی بعد از چند سال رکود ناگهان با ورود یک مجموعه داستان کوتاه یا رمان یک انقلابی به وجود آمده و میزان خواننده ها را افزایش می دهد.

 

5- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.

1- ادبیات داستانی- هیچ گاه به بن بست نخواهد رسید.

3- فانوس- بازخوانی خاطرات کودکی و بمباران هوایی

4-داستانویسان- عاقل و دیوانه

5-آخرین دوره فانوس- ادامه داشته باشد اما سالی یک بار .- ضمن اینکه دست مریزاد به دبیر جوان و داستان دوست آن.