خونه مادربزرگه دیگه کرسی نداره
خونه مادربزرگه پنت هاوس عالی داره
کنار خونه اون کافی شاپ برقراره
تو خونشون مودم وایرلس داره
تو چت نگو بلایه عکس دندون مصنوعی داره
خونه مادربزرگه حجم بالایی داره
گیگاشو نگاه کنی دانلود آزاد داره
عیدا میره آنتالیا مهمونی خز شده چی سفر دور دنیا داره
آجیل نگو قهوه جوش داره دبل سینگل میزاره
عیدی جای هزاری تراول سبز میزاره
جای حوضش عوض شد جکوزی آبگرم داره
برا رفتن به جایی اتوبوس نگو تاکسی دربست داره
جای عکس بچه هاش رو یخچال سلفی عالی داره
خونه مادربزرگه دیگه صفا نداره
خونه مادربزرگه کلاس عالی داره
آخر شعرم شده حافظ میگه گمشده جای فال حافظ هایکو اصلان شیشو هشت میزاره
حسام الدین شفیعیان
/طنزنویسی/
روز تعطیل چنگیز و خانمش میخوان برن تفریح...
=======================================
چنگیز که تو خونه حوصلش ترکیده بود.ورداشت گفت جمعه هستو امواتم مرخصی بریم قبرستون.
خانمش گفت وای چه رمانتیک
بریم منم غذا پلو زرشک با یک بال مرغ درست کردم
چنگیز سه بچه یه زن یه موتور یه قابلمه رو به سمت قبرستون
خانمش پرتقال پوست میکند میداد دهنش همینجور بادم میزد آب پرتقال تحویل پشت سری میدادو خلاصه بعد 4 ساعت رسیدن قبرستون
بساط نهار آماده چنگیز تو سایبون زیر درخت هندوانه
روبرو بلوک مرده ها
یه حال هوای خاص
دلش گرفت زد زیر گریه.
یحتمل گفتن آفتاب زیاد خورده به کلش رفت یه قاچ هندوانه گذاشت رو سنگ قبر روبرو گفت هر وقت تشنه شدی بیا بیرون بخور
یکی داشت رد میشد گفت خدا همه رو شفای فوری عنایت کنه
چنگیزم گفت آمین
رفت دوباره با خانمش بود که یه آقایی اومد گفت فاتحه فوری میخونم زیر قیمت سایرین
گفت چنگیز چقد
گفت 3500
چنگیز گفت 1500 میدم یک دورم برام آهنگ کجایی رو بخون یارو هم گفت میترسم فشارت بیفته خرج کنی
چنگیز خورد بهش شاید بر کشتی فرنگی با یارو انداخت زدش زمین
یارو گفت مرده هات گور به گور شن
که چنگیز متحول شد گفت اگه اینو نمیگفتی ممکن بود به دیار باقی به سرعت بشتابی
خلاصه سمت عصر بود که با لگد زد به قابلمه
خانمش گفت هه وحشی
گفت چنگیز این دنیا وفا نداره
گفت خانمش هفته بعد میبرمت صحرای جیبوتی اونجا فرش بندازیم
گفت چرا
گفت تو باید دور از محیط رفتگان باشی
اونجا نه کسی میره نه کسی میاد
گفت چنگیز این غافله عمر عجب میگذرد برخیز بریم
رفتن کلاغه هم رو موتور ایستاده غار غار میکرد.
که آب هندوانه خورد صورتش