بنام خداوند بخشنده و مهربان
مصاحبه //چهارمین دوره جایزه ادبی فانوس//
1-لطفا خودتان را معرفی کنید .
نام و نام خانوادگی- مرجان حصیرچی
از شهر- تهران
شهر محل تولد-تهران
شهر محل سکونت- تهران
سابقه داستانویسی- به طور جدی شش ماه شروع به داستانویسی کردم. نوقلم هستم.
2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید.خوب است و باعث دلگرمی بیشتر نویسندگان میشود که تلاش بیشتری نمایند.
3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید.کمک شایان توجه ای به افراد نو قلم میکند و یا استعداد آنها را در مدت کوتاهی شناسایی میکنند و سطح سواد و دانش نویسندگان نو قلم را بالا میبرد این انجمن های ادبی و محافل و کارگاههای داستانی.
4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید. رمان .چون طولانی تر است و جهتنش وسیعتر و تعداد شخصیتای داستانی اش بیشتر است و هم سرگرم کننده برای مدت طولانی برای خوانندگان عام و خاص است.
5- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.
1- ادبیات داستانی-
3- فانوس- دریچه ای برای معرفی نویسندگان گمنام به جامعه ادبی.
4-داستانویسان- کسانی هستند که جهان خاصی با قلم خود برای خواننده به تصویر میکشند.
5-آخرین دوره فانوس-کاش آخرین دوره نبود.اما دوره ای خوب وعالی بود.
بنام خداوند بخشنده و مهربان
مصاحبه //سومین دوره جایزه ادبی فانوس//
1-لطفا خودتان را معرفی کنید . با نام خدای بزرگ داستانک های کوچک ... سیدابراهیم پیره از استان کرمانشاه شهرستان سنقر هستم و مدت هجده سال است که در کنار تدریس ادبیات مشغول نگارش داستان هستم. و بیش از بیست و هشت عنوان کشوری و استانی در رشته داستانک و داستان کوتاه دارم. داستان همیشه در زندگیم ساری و جاری بوده است . وقتی خداوند هستی ، برای ارتباط با نوع بشر زبان داستان را می آغازد و مادران در آهنگ های حزین شبانه از قصه ها برایمان می گفتند مگر می شود دل از داستان گرفت. برای من سوژه های داستانی بسان سکه هایی هستند که همه جا زیر دست و پای عابران زندگی جا خوش کرده اند و فقط چشمان تیز بین نویسندگان داستان آنها را می بیند و با ولع به آغوش می کشد. داستان هایم دغدغه است از ناگفته های زندگی ، از بغض هایی که تا نفس گاه می آید و آرام برمی گردد. و خدا را شاکرم که انس با قلم را به من آموخت تا همیشه یادم باشد که رسالت نوشتن را بر خواسته های خویش ترجیح دهم .
2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید؟ تجربه سالهای شرکت در جشنواره های مختلف به من آموخته است که همیشه شروع یک جشنواره شاید بتواند محرکی برای نوشتن و خلق اثر هنری باشد اما آن چه مهم تر است پایان جشنواره است یعنی آنگاه که نتایج اعلام می شود و افراد برگزیده و استعدادهای ناب داستانی شهود می شوند باید از این منبع غنی فکری و ادبی نهایت استفاده را نمود و با چاپ آثار آنها و حمایت معنویی از این عزیزان که گاهی در دورافتاده ترین شهرها هستند می توان قدم موثری برای پیشبرد اهداف والای ادبیات داستانی این مرز و بوم برداشت. جوایز مادی شاید یک شارژ روحی به حساب بیاید اما تداوم این حمایت می تواند موثرتر باشد.
3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید؟ بدون شک وجود انجمن های داستان و مکمل آن کارگاه های داستان نویسی در کنار بهرمندی از اساتید این رشته ، می تواند علاقمندان این رشته را به صورت زیربنایی با پیچیدگی های قالب های داستان و سبک های متنوع آن آشنا نماید. اما یادمان نرود که وجود استعداد و کشف آن در وجود نوقلمان از وظایف خطیراین انجمن ها می باشد.
4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید. من این مقایسه را درست نمی دانم . چون تمام این قالب های داستانی ، هر کدام به طور مجزا ، خوانندگان خاص خویش را دارد. این ها مثل گل هایی می مانند که برای لذت بردن و آرامش و ارتقا سطح فکری و فرهنگی یک جامعه روی پیشخوان خوانندگان به نمایش گذاشته شده تا هر کس با توجه به دغدغه ها و سلیقه ها و ذائقه خویش ، داستان منتخبش را انتخاب نماید. وقتی رمان می خوانیم همسفر خاطرات و تجربیات و احساسات ناب نویسنده می شویم صبوری می کنیم تا تعلیق رمان ، لذت وافری را به ما بچشاند. داستان کوتاه مثل قصه های بابابزرگ هایست که کوتاه و زیبا سخن می گویند از پازل های مختلف زندگی ، و داستانک با کمترین کلمات ممکن خلق می شود تا در این دنیای تکنولوژی که بشر زمان را جیره بندی کرده است بتواند لبان خشکیده آدمی را با قطره های داستانی سیراب کند تا بشر بداند هنوز زندگی لابه لای این ثانیه های گریز پای جریان دارد.
5- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.
1-ادبیات داستانی- دنیای پر از رمز و رموز آدمی وقتی از گفتن به طبع نوشتن در می آید .
2-فانوس- کورسوی امیدی در این طوفان وانفسا ، در مسیر انسانی که می رود تا خویشتن را بشناسد.
3-جایزه ادبی فانوس- کم و بیش آن مهم نیست . برگ سبزیست تحفه درویش ، تا که قبول افتد و در نظر آید.
4-داستانویسان- خداوندگان زمین و آفریدگاران داستان هایی برای بیدار شدن نه به خواب رفتن...
توضیحات- از اینکه فرصتی حاصل شد تا بتوانم حرف هایم را بگویم مسروم و از برگزار کنندگان این جشنواره کمال سپاس را دارم. یادمان باشد تا نفسی می آید و می رود آغوش گرم قلم ها را فراموش نکنیم.
دمی گریستم .... سبک شدم ....! عجب وزنی دارد این چند قطره اشک ... !
زیاده قربانتان ..... سید
بنام خداوند بخشنده و مهربان
مصاحبه //سومین دوره جایزه ادبی فانوس//
1-لطفا خودتان را معرفی کنید .
نام و نام خانوادگی- فریده قلی زاده
از شهر- بابلسر
شهر محل تولد- بابلسر
شهر محل سکونت- بابلسر
سابقه داستانویسی- از هشت سالگی علاقمند به داستان بودم و گه گاه دستی به قلم می بردم اما از دوره ی نوجوانی داستان را به صورت آکادمی و جدی دنبال کردم و در چندین جشنواره ی کشوری رتبه هایی آوردم.
2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید.
برای من رقابت معنای خاصی ندارد. به نظر من نمی شود داستان ها را با هم مقایسه کرد. اصلا هنر بحثی نیست که در آن رقابت باشد چون بیشتر بحث سلیقه پیش می آید. اما کنار هم گذاشته شدن داستان ها نه برای رقابت بلکه برای آشنایی نویسندگان با آثار هم، آن هم در این دوران که جشنواره های خوب برای شناختن نویسندگانی که دغدغه های مشابه با هم را دارند، کم دیده می شود لازم و ضروری است.
3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید.
اگر انجمن ها از مسیر منحرف نشوند و جای جبهه گیری ها و خودنمایی ها نباشند و به صرف به هدف یادگیری داستان تشکیل شده باشند بسیار عالی است. موقعیتی مناسب برای نویسندگان است که آثار خودشان را به ارزشیابی بگذارند و ببینند داستانشان آیا توانسته آن چیز را که نویسنده هدفش بوده به دیگران برساند یا نه. من خودم تا مدت ها عضو انجمن داستان بابلسر بودم و داستان هایم را آنجا می خواندم. خوبی آن انجمن این بود که از پسر بچه ی 11 ساله تا زن 50 ساله در آن حضور دارند. و من می توانستم تأثیر متن خودم را در افراد و قشرهای مختلف ببینم و بدانم کدام گروه حرفم را درک کرده، کدام گروه آشنایی خاصی با دغدغه های من ندارند، برای چه کسانی دیدگاه من در داستان مورد قبول نیست و برای چه کسانی خوشایند است. و این تأثیر مثبتی بر روی نوشته های من داشته است.
4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید.
این روزها که تمام کتابفروشی ها پر شده از رمانهایی که ارزش ادبی ندارند و فقط برای وقت پر کردن نوشته شده اند. رمانهایی با قیمت های گزاف و تعداد چاپ بالا. اما در میان داستان نویس ها شاید بیشتر داستان کوتاه جای خود را باز کرده است. زیرا در زمان کم حرف خود را می زند و در این دنیا که همه زمان اندکی برای مطالعه دارند خواندنش آسان است و به اندازه ی داستانک هم کوتاه نیست که زودتر از آنچه زمان داری تمام شود. اما خب جایگاه رمان و داستانک را هم نمی توان نادیده گرفت.
5- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.
1- ادبیات داستانی- فرصتی برای کناش در خود، جامعه و دنیا
2-فانوس- روشن کننده ی تاریکی ها
3-جایزه ادبی فانوس- یک فرصت
4-داستانویسان- فانوس های جامعه
بنام خداوند بخشنده و مهربان
مصاحبه //سومین دوره جایزه ادبی فانوس//
1-لطفا خودتان را معرفی کنید .
نام و نام خانوادگی- لیلا شاعلی
از شهر- جهرم
شهر محل تولد- جهرم
شهر محل سکونت- شیراز
سابقه داستانویسی- بصورت جدی تر یک سال و نیم. ولی قبل از ان هم می نوشتم اما کمتر.
2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی
داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید.
این رقابت ها را می توان به جرقه ای برای فوران نبوق نویسندگان نوپا تشبیه کرد. البته در کنار ان نویسند گان جا افتاده تر به بهتر نوشتن تشویق می شوند و مسلما در ترغیب اهل قلم تا ثیر بسزایی دارد.
3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی
استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید.
من معتقدم این کارگاه ها اگر به شکل درست و اصولی بر گزار شود در رشد و شکل گیری استعداد ها بسیار موثر است. خود من وقتی در این گونه کارگاه ها شرکت کردم نوشتن را به صورت جدی تر و با نگاهی عمیق تر از سر گرفتم.
4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و
به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید.
سلیقه مخاطبان متفاوت است. بعضی مطالب کوتاه تر را ترجیح می دهند مثل داستان کوتاه یا حتی کوتاه تر مثل داستانک. شاید دلیلشان تا حدی وقت باشد. البته این مسئله بیشتر به طرز فکر مخاطب مربوط باشد. ولی رمان دراین میان هنوزطرفداران خود را دارد.
5- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.
1-ادبیات داستانی- حرف دل
2-فانوس- امیدی در ته نومیدی
3-جایزه ادبی فانوس- یک فرصت کوتاه
4-داستانویسان- شاید تنهاترین ساکنان زمین
بنام خداوند بخشنده و مهربان
مصاحبه //سومین دوره جایزه ادبی فانوس//
1-لطفا خودتان را معرفی کنید .
نام و نام خانوادگی-
از شهر-
شهر محل تولد-
شهر محل سکونت-
سابقه داستانویسی-
2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی
داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید.
3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی
استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید.
4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و
به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید.
5- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.
1-ادبیات داستانی-
2-فانوس-
3-جایزه ادبی فانوس-
4-داستانویسان-
1.
زهرا بهاردوست
تهران
تهران
تهران
دانشجوی رشته ی ادبیات داستانی مقطع کارشناسی
2.
نمی شه اهمیت و نقش جایزه های ادبی رو انکار کرد ولی من خودم بیش از اینکه بخوام برنده جایزه ای باشم دلم می خواد داستان هام خوانده بشه و اشکالاتی که داره بهم بگن تا بتونم دفعات بعدی بهتر بنویسم . ولی در کل انگیزه ی خوبیه برای همه ی کسانی که می نویسند .
3.
الان کلاس های مختلف و متعددی برای رشد و پرورش خلاقیت داستان نویسی برگزار می شه که البته نمی شه گفت همشون خوب هستن اما این خیلی مهمه که داستان نویسی رو حتما به صورت اکادمیک یاد بگیریم تا با کسب تجربه و تمرین بتونیم نوشتنمون رو بهتر کنیم . اما در کا امیدم خیلی زیاده که نویسنده هامون روز به روز بهتر می شن . حتی امیدوارم بالخره یه ایرانی بتونه جایزه ی نوبل ادبی رو برنده بشه . هرچند ارزوی بزرگیه ولی من همیشه امیدوارم .
4.
خوب من هر سه این ها رو دوست دارم ولی الان به خاطر فشردگی وقت این که مردم دیگه اون کشش قدیم برای رمان ها رو ندارن به نظرم داستان کوتاه و بعد داستانک ایده ال ترین گزینه برای امرو مردمه چون در کوتاه ترین مقدار حرف خودش رو به مردم می زنه. و همین کافیه .
5.
ادبیات داستانی :رشته ی محبوب من .
فانوس:مسابقات ادبی
جایزه ی ادبی فانوس: انگیزه
داستان نویسان :نسل اینده ی ما !